چند روز قبل آخوند #روحانی در مراسمی که به عنوان «ضیافت افطار» ترتیب داده بود، با شیادی ژست دلسوزی برای مردم و جوانان گرفت و با یک فرار به جلو از جمله گفت : «اگر در ایران جوانهای ما بیکار باشند ، اگر گرفتاریهای مردم هر روز بیشتر شود ، ما در پیشگاه شهدا شرمنده نیستیم ؟»
روحانی در جواب این سوال، بحران و
نگرانی اصلی نظام آخوندی #ایران در قبال #ضربالاجل اتمی را با مسئله فقر اجتماعی و
معضل بیکاری در جوانان گره زد و گفت: «#تحریم ها باید شکسته شودکه فضا برای مردم و زندگی
آنها... باز شود». یعنی در حالی که از یک طرف به باند رقیب خود می گفت که چارهای
جز رفتن بر سر میز گدایی اتمی باقی نمانده ، با گفتن کلماتی از جمله «شرمندگی در
پیشگاه شهدا» به جای «وحشت از انفجار اجتماعی»، به خشم متراکم شده دهها میلیون
جوان که تشکیل دهندگان اصلی لشگر بیکاران و گرسنگان هستند، اشاره کرد و هشدار داد که
اگر مسئله معیشت مردم و بیکاری جوانان حل نشود ممکن است عواقب غیر قابل جبرانی برای
نظام آخوندی ایران بهدنبال داشته باشد. از همین سخنان روحانی و موضعگیریهای سایر
مهرههای نظام ولایت فقیه ایران که این روزها مستمر در رسانههای رژیم منعکس میشود،
مشخص است که وحشت از پیامدهای بعد از ضربالاجل اتمی یا بهقول روحانی دوران «پسا
مذاکرات» در داخل رژیم تا چه اندازه است؟ به ویژه در مورد خطر خیزش های اجتماعی که
به یکی از نگرانیه ای اصلی و کابوس وحشت نظام آخوندی ایران تبدیل شده است. همانطور
که در مورد دانشگاه هم، #خامنه ای و روحانی در فاصله کوتاهی به صحنه آمدند و با
ارائه دو مسیر متفاوت روی مهار و سرکوب دانشگاه تأکید کردند .
از طرف دیگر، با اینکه هنوز رأس
نظام بر سر دو راهی اتمی گیر کرده است ، ضعف و درماندگی بر سر این بحران و
شکافهای ناشی از جنگ گرگها در رأس نظام، مسیر را برای گسترش کیفی و کمی اعتراضها در پهنههای مختلف آماده کرده و آژیر
قرمز ، خیز سرنگونی را به صدا در آورده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر